برادرکشی روی صحنه تئاتر
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۹۶۳۴۴
آفتابنیوز :
این کارگردان تئاتر درباره انتخاب داستان «شغاد» برای اجرای این نمایش به ایسنا میگوید: قصه شغاد کوتاهترین و در واقع آخرین قصه بخش حماسی یا اسطورهای شاهنامه است. چراکه با مرگ رستم وارد تاریخ میشویم.
او ادامه میدهد: اهمیت این داستان به ماجرای برادرکشی برمیگردد. البته در داستان «ایرج» و «سلم» هم برادرکشی داریم، ولی داستان «شغاد» و «رستم»، ویژگیهایی دارد که سبب تمایز آن از ماجرای «ایرج» و «سلم» میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کارگردان در توضیح ویژگیهای داستان شغاد میافزاید: فردوسی این داستان را بعد از داستان رستم و اسفندیار قرار داده و گویی پادافرهای است که بعد از اسفندیار، گریبان رستم را میگیرد. از سوی دیگر با خواندن این داستان دیدم که عنصری در آن مغفول مانده و آن عنصر بیتوجهی هنرمند است. فردوسی در داستان شغاد از کنیز زال سخن میگوید که کنیزی هنرمند، نوازنده و خواننده بوده و اوست که مادر شغاد است که در قیاس با رودابه، مادر رستم، جایگاه اجتماعی پایینی دارد. در اینجا مساله اختلاف طبقاتی هم مطرح میشود.
برادرکشی روی صحنه تئاتر
او با تشریح ماجراهایی که بر شغاد در کودکی رخ میدهد، اضافه میکند: طبق رسوم آن زمان سرنوشت او را از اخترشناسان جویا میشوند که برایش سرنوشتی شوم پیشبینی میکنند و بر همین اساس، شغاد را در کودکی به کابل میفرستند. پادشاه کابل او را میپذیرد و بعدا دخترش را به همسری او در میآورد. با این وصلت، انتظار میرود خراج کابل بخشیده شود، اما نه تنها چنین نمیشود، بلکه رقمی بیشتر هم به عنوان خارج مطالبه میکنند که این موضوع، خشم شغاد را به همراه دارد.
گودرزی اضافه میکند: با این اتفاق، شغاد در صدد انتقام برمیآید و پنهانی، دسیسهچینی میکند. از نگاه من قصد شغاد این بوده که زال را به میدان مبارزه بکشاند، ولی در نهایت رستم به میدان میآید و همراه با رخش به چاه میافتد. در این ماجرا، رستم و شغاد هر دو میمیرند. تراژدی عجیبی رخ میدهد و گویی خانواده از پهلوان خالی میشود.
او اضافه میکند: اگر با شغاد مهربانی میشد، شاید این داستان چنین سرانجامی نداشت، ولی نامهربانی و نادیده گرفتن، تضادهای طبقاتی و تفاوتی که میان فرزند زن رسمی با فرزند زن غیر رسمی وجود دارد، همه اینها شغاد را به چنین تصمیمی وا میدارد.
شکرخدا گودرزی به وجه دیگر این داستان نیز اشاره میکند: دیگر عنصر مهم در این داستان، بیتوجهی به هنرمند است. همانطور که گفتم، مادر شغاد، نوازنده و خوانندهای بوده که هر روز در کارش پیشرفت میکرده است و همین پیشرفت، رشک و حسد شاه را به دنبال داشته است. در شاهنامه فقط دو بیت درباره این زن گفته شده و ادامه زندگی او در این اثر نیست، ولی حتما برای این زن مشکلاتی پیش آمده است.
این کارگردان میگوید: در نمایش کوشیدم بخشهایی از زندگی این زن را که آن را دلارام نامیدهام، مورد توجه قرار بدهم و روایتی متناسب با روح زمانه داشته باشم؛ بنابراین انگیزه شغاد از بردارکشی و نادیده انگاشتن هنرمند که گویی مرغ سوگ و سور است، مهمترین عوامل اثرگذار در نگارش این نمایشنامه بود و تلاش کردم با این کار، خطوط سفیدی را که در شاهنامه وجود دارد، مورد توجه قرار بدهم.
او در پاسخ به این پرسش که نگاه این نمایش به رستم که پهلوان ملی ماست، چگونه است، توضیح میدهد: اتفاقا یکی از مواردی که در این قصه به آن اهمیت دادم، رستم است. برخلاف شاهنامه که میگوید رستم به کابل لشکرکشی کرد، در نمایش من، رستم بعد از مرگ سهراب و ماجرای اسفندیار، بسیار دلشکسته است و حال و هوای جنگ ندارد. او میگوید که همانطور که به قاضی و بناساز و صنعتگر نیاز داریم، به هنرمند و شاعر و نویسنده نیز نیازمند هستیم.
گودرزی با ارایه توضیحاتی درباره پیشینه نگارش و اجرای این نمایش میگوید: این نمایشنامه را سال ۹۲ نوشتم که سال ۹۸ هم منتشر شد. قرار بود سال ۱۴۰۰ آن را روی صحنه بیاورم که نشد و به امسال موکول شد. در این نمایش به جز سه تن از بازیگران، دیگر بازیگران گروه، همه کار اولی هستند. ۹ ماه تمرین سخت، در شرایط طاقتفرسا داشتیم و مراحل بسیار دشواری را گذراندیم و خوشحالم که حالا روی صحنهایم. در این نمایش روح زمانه ما جاری و ساری است.
او با تاکید بر اینکه کار هنر هم مانند خود زندگی، تعطیلیبردار نیست، میافزاید: از کسانی که معتقدند کار من از روح زمانه جداست، دعوت میکنم تا اول نمایشم را ببینند و بعد درباره آن قضاوت کنند.
نمایش «فرزند یک خنیاگرم» با بازی (به ترتیب حروف الفبا) انسیه ابراهیمی، فاطمه تواضعی، سجاد خباز، فاطمه خراسانی، فاطمه دهقانی، فراز شیرانی، فرهود فدوی، زیبا کاظمی، هستی کرمی، امیرحسین رنجی کوزه کنان، زهرا مهرابی، آیسان نوریان، هوشمند هنرکار، سحر یافتیان هر شب ساعت ۱۹ در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میرود.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: کارگردان تئاتر روی صحنه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۶۳۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نمایش فیلم تئاتر «عروسی خون» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
به گزارش خبرگزاری مهر، دهمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش فیلم تئاتر «عروسی خون» اختصاص دارد.
فیلم تئاتر «عروسی خون» (محصول ۱۹۸۱ اسپانیا/ ۶۷ دقیقه) به کارگردانی کارلوس سائورا بر مبنای نمایشنامهای نوشته فدریکو گارسیا لورکا چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ در سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش درمیآید.
پس از نمایش این فیلم تئاتر نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری (میزبان) و محمودرضا حبیبی (منتقد تئاتر) برگزار میشود.
در رابطه با خلاصه داستان این نمایش آمده است: «در استودیوی رقص «آنتونیو گادس» (گادس)، اعضای گروه در حال گریم و آماده شدن برای اجرای برنامه هستند. پس از آنکه گادس بهعنوان رقصنده اصلی و طراح رقص توضیحاتی به اعضا میدهد، اجرای «عروسی خون» آغاز میشود: لئوناردو (گادس) دلباخته زنی (هویوس) در آستانه ازدواج است. پس از یک صحنه پُرتنش در مراسم عروسی، همه متوجه میشوند که عروس نیز دلباخته لئوناردو است. عروس و داماد (خیمهنز) سوار بر اسب مراسم را ترک میکنند و لئوناردو نیز آنان را تعقیب میکند. ۲ مرد در نزاعی خونین، با چاقو یکدیگر را از پا در میآورند و عروس تنها و مغموم کنار ۲ جسد میگرید.»
سائورا پس از ساختن چند فیلم متأثر از اینگمار برگمان، با «عروسی خون» به دوره جدید و پویای فیلمسازیاش گام میگذارد. حاصل کار، فیلمی خاص است که بدون تردید یکی از بهترین آثار سینمای اسپانیا در دهه ۱۹۸۰ است. ایده ساخت یک نمایشنامه مشهور فولکلوریک در سالنی خالی از تماشاگر از سوی گادس و تبدیل شدن آن به مایه و داستان اصلی سائورا، از آن رویکردهای درخشان و جریانساز پستمدرنیستی است که دنیای متن و بیرون از متن را با هم درمیآمیزد.
بهرغم بومی بودنِ دستمایه و حتی اجرا که درک جزییات رقصها و موسیقی آیینی فلامنکو را تنها برای اسپانیاییها ممکن میکند، فیلم از چنان زبان نمایشی برخوردار است که هر تماشاگری را با خود همراه میکند. کارِ سائورا، از سوی دیگر، تنها ضبط و عرضه این بالههای باشکوه نیست بلکه او با دوربینش، تأویلی از «عروسی خون» ارایه میدهد. با «عروسی خون»، سائورا ژانر موزیکال را وارد عرصهای تازه و غیر آمریکایی میکند.
کد خبر 6095577 سید امیر شایان حقیقی